انسانها = شیطانهای۹۵٪

در روزگاری که نامردی و نابسامانی بیداد میکند ، من مینویسم ، من از اینجا مینویسم ،
از مرکز زمین ، مرکز نابسامانی ها ، از جایی که نامش را دنیا می خوانند و از مولدان
نابسامانی تشکیل یافته است .
از کسانی که نامشان انسان است ، کسانی که از نامردی ها می نالندو خود نامردند ...
روزگار عجیبی است ...
من از اینجا مینویسم ، از مرکز زمین ...
اگر ادبیات خوانده بودم این خصلت انسانها را متناقظ نمایی می خواندم ...
اگر شیمی خوانده بودم حرفی نداشتم ، حتی مواد هم در لحظه یک حالت دارند ...
اگر فیزیک خوانده بودم ، گریز از مرکز را مثال میزدم ...
انسانها شبیه به هیچ چیز نیستند ...
هم خدایی اند و هم شیطانی ...
خود انسان هستم و از خود در عجبم ...

* * * * * *

رفقا شنیدین که میگن اگه ترشی نخوری یه چیزی میشی؟
من در مورد خودم به این نتیجه رسیدم که بالاخره اگه مصرف ترشی رو کم کنم
یه فیلسوفی ، نویسنده ای چیزی از آب در میام...
این متن رو چند روز پیش در نهایت بیکاری در محل کار  نوشتم ولی تا دیروز یادم رفته بود
بیارمش خونه امیدوارم کسی نخونده باشدش آخه اصلا این چیزا به قیافم نمی یاد...
این شبایی که در پیش داریم شبهای مهم و عزیزیه منو از دعاهاتون بی بهره نذارین(خیلی گرفتارم)...
التماس دعا...