فصل تازه...

یه مبحث تازه شروع شده...

پ.ن : ۷۶:۱۵ ساعتش گذشت باقیش هم میگذره...

**************

چند وقتی هست  حتی نیم نگاهی به اینجا نکردم.  روزهای پر تلاطم قبلی تموم شد و روزهای پر هیجان جدید شروع شد. من بزرگ تر شدم. زندگی من به زندگی کسی گره خورد و زندگی او هم همچنین. راه و مسیر یکی شد .. و همه چی یکی... ما در عین خود بودن ما شدیم...

همه چیز شیرین...

*****

گاهی دلتنگ می شوم (هنوز هم) ....!! چرا؟!!

 

**********

دعای امروز :

خدایا این ترس رو از من دور کن...

نظرات 1 + ارسال نظر
بوسه دوشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 03:30 ب.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام دوست من
امید وارم حالت خوب باشه عزیزم
*************************
یادم بمون یه وقت نرم ز یادت
یادت باشه یادت باشه
کی بود که هی عشقو نشون میدادت
شبا که تنها توی راهی
محو نگاه اون ستاره هائی
یادت باشه که یارت
یه گوشه ای نشسته تو تنهائی
دل ناگرونم که ز یادت برم
نمیره این غصه دیگه از سرم
یادم بمون ای مهربون
یه وقت نشی نامهربون
******************
موفق و سر بلند باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد