پنج شنبه خوبی رو نگذروندم همش به خوابیدن و گوش کردن و کمی هم صحبت گذشت
در خلال این صحبتها یکی از دوستام ازم پرسید که به نظرت عاشق نسبت به معشوقش
غیرت داره؟
بدون هیچ فکری گفتم خب معلومه چون عاشقه و حسود و سرچشمه غیرت توی این مورد
حسادته .
ولی بعد که فکر کردم تازه فهمیدم ک چه حرفه چرتی زدم .
چون من حاضرم عشقمو در بدترین حالت با معشوقش ببینم .
پس من حاضرم به خاطر عشقم بی غیرت باشم .
به قول یکی از آدمای این روزگار که خیلی ...
دلم می خواد راز دلم مثل یه ابر باشه تا راحت بتونه بباره و خالیم کنه
ولی حیف که نمیشه رازام در غالب حرف نمیگنجن در غالب نگاه شاید ولی
به اونم زیاد امید ندارم .
پس من چیکار کنم ؟؟؟؟
همون کاریو بکنم که اون کرد؟؟؟؟